جدول جو
جدول جو

معنی مربع کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مربع کردن
إلى المربّع
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مربع کردن
Square
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مربع کردن
carrément
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مربع کردن
ทำให้เป็นสี่เหลี่ยม
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
مربع کردن
مربع بنانا
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به اردو
مربع کردن
לכוון
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به عبری
مربع کردن
kufanya mraba
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مربع کردن
quadrato
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مربع کردن
quadratieren
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
مربع کردن
kwadratować
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
مربع کردن
квадратировать
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به روسی
مربع کردن
квадратувати
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مربع کردن
kwadrateren
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
مربع کردن
cuadrar
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مربع کردن
चौकोर करना
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به هندی
مربع کردن
quadrar
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مربع کردن
বর্গাকার করা
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
مربع کردن
memuatkan
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مربع کردن
kare yapmak
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مربع کردن
정사각형 만들다
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
مربع کردن
四方
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به چینی
مربع کردن
四角にする
تصویری از مربع کردن
تصویر مربع کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گوهر نشاندن به گوهر آراستن جواهر نشاندن با گوهرآراستن: همچو فرعونی مرصع کرده ریش برتر از عیسی پریده از خریش 0 (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مربی کردن
تصویر مربی کردن
Coach
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مربی کردن
تصویر مربی کردن
entraîner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مربی کردن
تصویر مربی کردن
entrenar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مربی کردن
تصویر مربی کردن
coachen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مربی کردن
تصویر مربی کردن
тренувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مربی کردن
تصویر مربی کردن
тренировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مربی کردن
تصویر مربی کردن
trenować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مربی کردن
تصویر مربی کردن
coachen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مربی کردن
تصویر مربی کردن
treinar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مربی کردن
تصویر مربی کردن
allenare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مربی کردن
تصویر مربی کردن
कोच करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مربی کردن
تصویر مربی کردن
কোচিং করা
دیکشنری فارسی به بنگالی